درس بيست و سوم
امامت
چهارمين اصل از اصول اعتقادي اسلام امامت است، امام در لغت به معناي پيشوا و رهبر و در اصطلاح، جانشيني پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و رهبري و امامت امامان معصوم عليهم اسلام است.
امامت در مکتب تشيع يکي از اصول دين است و وظايف امام در اين مکتب، امتداد وظايف پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي باشد يعني فلسفه بعثت پيامبران با فلسفه نصب و تعيين امام از طرف خداوند يکي است و همان دلائل که ايجاب مي کند خداوند رسولي را بفرستد همانها ايجاب مي کند که پس از پيامبر اسلام امامي را منصوب کند تا عهده دار وظايف رسالت باشد.
علم وسيع و گسترده، عصمت و مصونيت از گناه و خطا از شرايط اصلي و اساسي امام است و شناسايي چنين فردي جز از راه وحي ممکن نيست از اين جهت شيعه معتقد است که مقام امامت يک منصب الهي است و امام بايد از جانب خداوند منصوب و معين گردد.
پس بحث درباره خلافت و امامت يک بحث تاريخي نيست بلکه بحث در ماهيت حکومت اسلام و شيوه فرمانروايي پس از رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم تا پايان جهان است و با سرنوشت ما ارتباط کامل دارد همچنين بايد ديد که مردم بعد از رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در مسائل فکري و عقيدتي و غير آنها به چه کسي بايد رجوع کنند.
شيعه معتقد است پس از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم حضرت علي عليه السلام و يازده نفر از فرزندانش يکي پس از ديگري جانشينان بحق پيامبر مي باشند و همين اصل اساسي در اختلاف بين شيعه و سني مي باشد.
هدف ما در اين بحث اين است که امامت را بر پايه دلائل عقلي و تاريخي، آيات قرآني و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پي گيري کنيم و چون معتقديم که تبلور اسلام راستين در مذهب شيعه است و اين شيعه است که مي تواند اسلام راستين را در تمام ابعادش به جها معرفي کند، بايد حقانيتش را با دليل و منطق بياموزيم.
دلائل لزوم امام، امامت عامه
1 ـ دليل لطف:
به عقيده شيعه لطف و محبت گسترده خداوند و حکمت بي انتهاي او ايجاب مي کند که پس از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نيز مردم بي رهبر نباشند يعني همان دليلي که براي لزوم بعثت بيان شد ايجاب مي کند که پس از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز امامي باشد که بتواند جامعه را همانند خود آن حضرت بسوي سعادت دنيوي و اخروي رهبري کند و ممکن نيست که خداوندي چنين مهربان جامعه انسانها را پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بي سرپرست و رهبر گذارد.
مناظره هشام بن حکم
هشام از شاگردان امام صادق عليه السلام است، مي گويد روز جمعه اي وارد بصره شدم به مسجد رفتم عمرو بن عبيد معتزلي (از دانشمندان اهل تسنن) نشسته بود و گروه زيادي اطرافش بودند و از او پرسشهايي مي کردند، من هم در آخر جمعيت نشسته و پرسيدم اي دانشمند من اهل اين شهر نيستم اجازه مي دهي سوالي مطرح کنم؟ گفت هر چه مي خواهي بپرس: گفتم آيا چشم داري گفت مگر نمي بيني اي چه سوال است؟! گفتم پرستشهاي من اينگونه است گفت بپرس گرچه بي فايد هاست آري چشم دارم گفتم با چشم چه مي کني گفت ديدنيها را مي بينم و رنگ و نوع آنها را تشخيص مي دهم، گفتم آيا زبان داري؟ گفت دارم پرسيدم با آن چه مي کني گفت طعم و مزه غذاها را تشخيص مي دهم گفتم آيا شامه داري؟ گفت آري گفتم با آن چه مي کني گفت بوها را استشمام کرده و بوي خوب و بد را تميز مي دهم گفتم آيا گوش هم داري؟ گفت آري پرسيدم با آن چه مي کني گفت صداها را مي شنوم و از يکديگر تميز مي دهم پرسيدم آيا غز اي اينها قلب (عقل) هم داري گفت دارم گفتم با آن چه مي کني گفت اگر ديگر اعضا و جوارح من دچار شک و ترديد شوند قلبم شک آنها را برطرف مي کند (پس قلب و عقل راهنماي جوارح است) هشام مي گويد: او را تاييد کردم و گفتم آري خداوند متعال براي راهنمايي اعضاء و حواس قلب را آفريده است، اي دانشمند آيا صحيح است کسي بگويد خدائيکه چشم و گوش و ديگر اعضاي انسان را بدون راهنما نگذاشته است، مسلمانان را پس از رحلت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم بدون راهنما و پيشوا گذاشته است تا مردم گرفتار شک و ترديد و اختلاف باشند تا نابود شوند؟ آيا هيچ عقل سالمي اين مطلب را قبول مي کند؟!
2 ـ هدف آفرينش:
در قرآن آيات زيادي از اين قبيل هست هو الذي خلق لکم ما في الارض جميعا او خداوند است که انچه در روي زمين است براي شما آفريده است.1 سخر لکم الليل و النهار و الشمس و القمر خداوند مسخر نمود براي شما شب و روز و خورشيد و ما را.2 پس همه چيز براي انسان است که گل سر سبد موجودات است و هدف از آفرينش انسان هم عبادت و حرکت به سوي خدا و در نتيجه رسيدن به تکامل است و براي رسيدن به چنين هدفي به چيزهايي نياز است:
1 ـ راه
2 ـ وسيله
3 ـ هدف
4 ـ رهبر
در اين ميان نقش رهبر از بقيه مهمتر است. زيرا اگر رهبر نباشد انسان هم راه را گم مي کند و هم هدف را، وسيله هم بي جهت بکار مي افتد و نتيجه اش نابودي انسان است بنابراين همه موجودات براي انسان آفريده شده اند و انسان براي عبادت و حرکت الي الله، تا به تکامل لايق خويش برسد و در اين حرکت احتياج به راهنما و رهبر دارد و امام راهنما و رهبر اين حرکت است.
3 ـ پيامبر دلسوز و مهربان و مساله امامت:
لقد جائکم رسول من انفسکم عزيز عليه ما عنتم حريص عليکم بالمومنين روف رحيم پيامبري برايتان آمده است که از خودتان مي باشد گرفتاري و سختي شما براي او ناگوار و سخت است به همه شما علاقمند و به مومنان دلسوز و مهربان است.3 پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم همين که مي خواست چند روز براي جنگ يا حج از مدينه خارج شود براي اداره مردم کسي را به جاي خود مي گماشت براي شهرها فرماندار مي فرستاد بنابراين هرگز نمي توان باور کرد پيامبري که به تصريح قرآن نسبت به امت خود اينگونه دلسوز و مهربان است (که در زمان حياتش حتي براي مدت کوتاهي مردم را بدون سرپرست نمي گذاشت) مردم را رها کرده و نسبت به امامت و جانشيني بعد از خود بي تفاوت بوده و آنها را سرگردان و بلا تکليف گذاشته باشد در نتيجه عقل و فطرت سالم مي گويد: پيامبري که از جزئي ترين مسائل مادي و معنوي مردم غفلت نداشته و همه چيز را بيان کرده است از مهمترين مساله يعني رهبري و جانشيني بعد از خودش غافل نبوده و آن را با صاحت هر چه تمامتر بيان فرموده است.
تمرين:
1 ـ دليل لطف براي لزوم امام را توضيح دهيد؟
2 ـ فشرده اي از مناظره هشام بن حکم با عمرو بن عبيد را بيان کنيد؟
3 ـ چگونه با آيه 128 برائت: لقد جائکم رسول ... براي امامت استدلال مي کنيد؟
1 ـ سوره بقره، آيه 28.
2 ـ سوره نحل، آيه 13.
3 ـ سوره برائت، آيه 128.
:: موضوعات مرتبط:
عقاید ,
چهل درس عقاید ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1705
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0